مشکلات مالی به دلیل اثراتی که بر والدین آنها میگذارد، ممکن است برای بچهها سخت باشد، اما راههایی برای کمک به این شرایط وجود دارد که توسط دههها تحقیق روانشناختی به دست آمده است.
خانوادههایی که با فشار مالی مواجه هستند، چه به این دلیل که به تازگی شغل خود را از دست دادند، یا به دلیل هزینههای اضافی ناشی از تورم یا چالشهای طولانیمدت اقتصادی، ممکن است با نگرانیهای متعددی مواجه شوند.
بهترین راه برای صحبت کردن در مورد مشکلات مالی در خانواده بدون اینکه استرس به فرزندان منتقل شود چیست؟ چگونه والدین میتوانند علاوه بر اینکه در این شرایط مراقب خود هستند، از سلامت روان کودکان خود نیز محافظت کنند؟
کاترین گرانت، دکترای روانشناسی و استاد روانشناسی دانشگاه دیپال که راههای محافظت از کودکان در برابر اثرات منفی را بررسی و مطالعه میکند، میگوید: «مشکلات مالی یکی از رایجترین و استرسزاترین مسائلی است که میتواند برای یک خانواده اتفاق بیفتد».
روانشناسان میگویند، کودکانی که در خانوادهای کم درآمد یا در خانوادههایی که همواره بدهکارند رشد میکنند، احتمال بیشتری دارد که با مشکلات سلامت روان مواجه شوند زیرا این عوامل با پیامدهای بلندمدت همراه است. به گزارش خود کودکان، آنها احساس استرس و اضطراب دارند و به دلیل اینکه در این شرایط کمکی از دستشان برنمیآید، احساس گناه میکنند. از طرف دیگر به دلیل اینکه قادر نیستند مانند سایر همسالان خود هزینههایی را پرداخت کنند، خجالت میکشند.
تحقیقات گرانت و سایر محققین نشان میدهد که فشار مالی به دلیل تأثیری که روی والدین آنها میگذارد، میتواند برای بچهها سخت باشد. زیرا اغلب والدین دچار استرس، اضطراب یا افسردگی میشوند. مشکلات مالی در بیشتر مواقع منجر به درگیری والدین با یکدیگر میشود که برای کودکان بسیار مضر است.
اما به پشتوانه دههها تحقیق روانشناختی، راههایی برای کمک وجود دارد. صحبت کردن با بچهها در مورد پول و مسائل مالی به آنها فرصتی میدهد تا در این باره سؤال بپرسند، احساسات خود را بیان کنند و درباره راهحلها بیشتر بدانند. حمایتهای اجتماعی یا کمک دوستان و خانواده در انجام وظایف روزانه و تأمین نیازهای عاطفی، ابزار قدرتمند دیگری است که میتواند به بزرگسالان و کودکان کمک کند تا از این دوران سخت عبور کنند.
در اینجا توصیه های روانشناسان در مورد چگونگی حمایت از کودکان در مواقع سخت مالی آورده شده است:
این نکته را به خاطر داشته باشید که اگر تمسخر و طعنه زدن توسط همسالان اتفاق افتاد و باز هم تکرار شد یا به سطحی رسید که موجب قلدری دیگران نسبت به آنها گردید، از مشاور مدرسه، معلم یا مدیر کمک بگیرید.
رز اضافه کرد: والدین تمایل دارند توجه بچهها و توانایی درک آنها از شرایط پیش آمده را دست کم بگیرند، اما این که با آنها صادق باشیم و در مورد وضعیت موجود با توجه به سن آنها، به روشی مناسب صحبت کنیم، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
صحبت کردن درباره این موضوع باعث میشود:
والدین نقش مهمی در آموزش کودکان ایفا میکنند، به آنها میآموزند که چگونه احساسات خود را بیان کنند. اگر متوجه تغییر فیزیکی، عاطفی یا رفتاری در کودک خود شدهاید، در آن مورد از او سؤال کنید. سپس، بدون اینکه او را قضاوت کنید به صحبتهای فرزندتان گوش دهید و به او اجازه دهید احساسات خود را بیان کند. والدین میتوانند پذیرش همه احساسات کودک را با گفتن جملاتی مانند «اشکالی ندارد احساس ناراحتی کنی. اشکالی ندارد بترسی»، عادی کنند.
میتوانید ترس و احساس گناه را با چنین جملاتی در او کاهش دهید: «این مسائل تقصیر تو نیست. ما میتوانیم آنچه تو نیاز داری را برایت تأمین کنیم، بنابراین لازم نیست تو نگران چیزی باشی.»
سعی کنید از گفتن «ما قادر به پرداخت آن نیستیم» و دیگر جملاتی که استرس نداشتن پول کافی را منتقل میکنند، خودداری کنید. در عوض، بر اهمیت بودجهبندی و عدم اسراف پول تأکید کنید. به عنوان مثال: «این راه ممکن است بهترین راه برای خرج کردن پول نباشد، زیرا قصد داریم این پول را برای چیز دیگری پسانداز کنیم.»
رز میگوید: «به جای تمرکز بر استرس ناشی از نداشتن پول کافی، بر اهمیت بودجهبندی و توجه به هزینهها تأکید کنید.»
اگر فرزند شما افکار یا باورهای منفی خود از قبیل «هیچ چیز دیگر مثل قبل نمیشود» یا «ما دیگر هرگز خوشحالی را تجربه نخواهیم کرد» را بیان کرد، از ابزاری روانشناختی تحت عنوان « بازسازی شناختی» استفاده کنید، که به آنها کمک میکند تا وضعیت را به شکلی مثبت چارجوب بندی کنند. به طور مثال به آنها بگویید: «در زندگی همه افراد فراز و نشیبهایی وجود دارد و ما اکنون در زمان سختی هستیم. اما میتوانیم با هم از این طوفان عبور کنیم و این کار را هم میکنیم.»
در مدرسه، بچهها میتوانند از صحبت با یک مشاور یا روانشناس بهره مند شوند. اگر فرزند شما تغییرات قابل توجهی مانند تغییرات شدید در اشتها، خواب یا شخصیت که به مدت چند هفته یا بیشتر ایجاد شده است، را نشان میدهد، کمک گرفتن از یک متخصص سلامت روان، خارج از مدرسه، میتواند بسیار مفید باشد.
به گفته گرانت: «یافتن حمایت اجتماعی زمان میبرد، اما هم برای بچهها و هم برای والدین بسیار مهم است.»